Saturday, January 6, 2007

من هم آمدم توی گود

مدتها ست که وبلاگ خوان حرفه ای شده ام ولی به نوشتن حرفهای خودم هم فکر می کردم،
ولی ترسی در من بود و هست ، ترس از انتقاد و شاید ترس از پذیرفته نشدن باشد
نمی دانم این چه رازیست که باید همیشه نگران تفکرات دیگران در مورد خودم باشم.
دل به دریا زدم تا مثل خیلی از اوقات خلاف جهت شنا کنم و خودم را به مبارزه بطلبم.
امیدوارم باخودم کناربیایم و سر حرفهای تنهایی ام را باز کنم،
مثل بعضی از شما غربت نشینم و هنوز دل در گرو سرزمین مادری دارم،
هنوز بعد از ۸ سال تلخی غربت به کامم شیرین نشده است و رویای بازگشت دست از سرم بر نمی دارد.
حرفها برای گفتن دارم ولی نمی خواهم به یکباره خودم را زهره ترک کنم، برای شروع خوب بود و خجسته.

No comments: